عباس نورزائی

قلک دلش که می‌شکند پر از اشک‌های کودکانه است، پر از قیمت کیف‌هایی که نخریده، عروسک‌هایی که نداشته و تنقلات بچه‌گانه‌ای که نخورده، نخواستن را بلد شده است. یاد گرفته که باید بزرگ فکر کند، از ابتدا نداری را بخش کرده است.

زیر پوست اجتماع پر است از ویروس فقر که خوره‌وار پیش می‌راند، اینجا پر از قلب‌هایی است که فقط طعم حسرت را چشیده‌اند، خروار خروار نداری را قاب کرده‌اند و بر دیوار خانه کوبیده‌اند، نه گردی می‌توان از سقف فروریخته‌ی خانه رُفت و نه امیدی برای نوکردن جامه هست.

گریستن را نوعی سیستم فرازبان می‌دانند که آگاهانه یا ناخود‌آگاه در حمایت از کلام بروز می‌کند. در ابتدایی‌ترین سطح، انسان در نتیجه‌ی واکنش‌های فیزیکی، شروع به گریستن می‌کند. آسیب‌‌های شدید هم به سرعت باعث جاری شدن اشک دیدگان می‌شود.

پدری که در تعارض هجرت از سرزمینی است که به آن افتخار می‌کرده است و تکاپوی تکه‌نانی که برای سیرکردن شکم کودکانش به دست آورد و نیم نگاهی به تحقیری که در مهاجرت، تجربه کرده است.

مادری که همواره طی سالیان متمادی، خواسته‌های فرزندان را به دلیل نداری، با فرافکنی و وعده‌های دور پاسخ داده و تحقق این وعده‌ها را فقط با خدایش نجوا کرده است.

کودکی رنجور که پای تلویزیون، رژه‌ی اشرافی‌گری مدیران و فرزندان و اعوان و انصار آنان را در جامعه، مداوماً به نظاره نشسته است.

ادامه مطلب

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آموزش و خريد و فروش بازيهاي فكري دنیاتو با نوشتن آروم کن! مجله اینترنتی Julianne شاعری نشسته در غروب کانال بصیرتی راه امین حمید برمتر اسپریس چت گرافیک سیتی